درموردعشقی که هرگزبهش نرسیدم ونخواهمم رسید            صفحه نخست            ایمیل مدیر
عشق نافرجام

http://kakto0se.persiangig.com/image/welcome.gif

عشق نا فرجام

 

در شب جشن عروسي ات از من يادي بكن

آن دمي كه دست گرمت را به دستش مي دهي

آن دمي كه شادو خندان پا به مجلس مي نهي

از من تنها به كام مرگ خفته ياد كن

 

از مني كه آرزو كردم تو غمخوارم شوي

ازمني كه سوختم در حسرت ديدار تو

از من غربت نشين شهر غمها يادكن

از من غرق گناه و بي گناهي ياد كن

 

در شب جشن عروسيت به زير لب بگو

نام يارت را فقط يكبار مثل نام من

تادمي اين روح سرگردان من شادان شود

مست چون پروانه اي دورت بگردد جان من

 

آن دمي كه ميگذاري سر به روي شانه اش

لحظه اي از شانه هاي خسته ام يادي بكن

شانه هاي كه به زير كوه هجرانت شكست

 

گر كه بخشيد حق تعالي دختر زيبا به تو

آن دمي كه شد به سن من به راه زندگي

 

تا كه عبرت گيرد ازمن نازنين فرزند تو

تا نگردد شور ياري بي وفا مانند تو

تا نگردد عاشق سنگين دلي چون يار من

 

گر شنيدي قصه مرگ مرا روزي نه دور

پا به گورستان نه با ياد رفته با يار خويش

تا كه روحم باز گويد كردهاي يادي زمن

شعري از احساس خود با دست خط خودنويس

كن به زير خاك دفنش در كنار گور من

تا دمي پروانه گردد,گرد شمعت روح من

 

گرچه باشد نوشدار بعد از مرگ من

واي بر من , واي برمن , واي برمن يار من

تلخ بود پايان عشق پاك و بي فرجام ما

بازگو جريان من ,اين عشق بي فرجام من
نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1398برچسب:,
 لينك مطلب      

 

 8صبح: تو رخت خواب…..yawn

۹ صبح: یکم وول میخوره  یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….:6qwup3:

۱۰ صبح: مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)praying

۱۱ صبح : از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه)not worthy

۱۲ صبح یا ظهر: موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال  ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله!:261:

میشه یه ساعت دیگه هم خوابید!

۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم  علی جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….علی جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم  پاشو دیگه پرتش میکنه:32:

۲ ظهر:ماماااااااااااااان …..ناهار:*:84:*:

۳ ظهر:مامااااان جورابام کو؟oh go on

۴عصر: مامااااااااااان ….سوییچ؟؟hee hee

۵ عصر: اولین اتو…(مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن):2:

۶ عصر:به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر ضون بیچاره کمک و امداد…):31:

۷ عصر: لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟
(زود خودش میخوره دوتا هم میاره میده به خواهرش و لیدا جون سریع راه میوفته یه ترمز شدید که لیدا جان نیازمند به دستمال کاغذی علی آقا هم که نقشه اش گرفت دستمال حاوی شماره موبایل رو تقدیم میکنه ….)با یه عالمه شرمندگی لیدا که خشکش زده ترجیح میده با مانتوش پاک کنه …:pinkglassesf:

۸ غروب: دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!!:44:

۹ شب: آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند…..:41:

۱۰شب: یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه…hee hee

۲شب:مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!)drooling

:smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke::smoke:

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

 - سارا گیسو,محمد رستمی,پرهام ,رها ادیب,الهه ,مهسا صلحی,آرزوی  گمگشته,بیتا دختر تبریز,نرگس سالواتور,فاطیمــــا جون,سیاوش خادم,آیسان جون,تک ستاره نازگل عشق من اسماعیل یکا,سپیده مرادی,امیرعلی  ,رویا جون,دختر شیرازی,عسل جووووون,دلارام جـــــــــــون,ماریا راد,

نوشته شده توسط آرزویکا در یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      


حتي ديگه نمي تونم
زلفامو شونه بكنم
گل روي موهام بزنم
يا حتي حس كنم زنم


 
بس که بد دیدم ز یاران به ظاهر خوب خود

 

بعد از این بر کودک دل سخت گیری می کنم

نوشته شده توسط آرزویکا در پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

   

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

هیچ چیز گــــــــــران تر از اشـــــــک یک زن جود ندارد...! 
... 
وقتی که یک قطره بیرون می آید... 
اول با خط چشم " "l'oréal " 
و ریمل مژه "Dior" یا "bourjois" مخلوط میشود... 
بعد از آن که پایین تر می آید و به گونه میرسد... 
با رژگونه "D & G blusher" یا "Collistar" مخلوط میشود... 
و اگر باز هم پایین تر بیاید و به لب ها برسد ، با رژ لب "Maybelline" و "Kiko" مخلوط میشود... 
این به این معنی است که یک قطره است به ارزش حــــــداقل $30...! 
پس مواظب باشین هیچوقت اشک خانماتون رو در نیارین 
مخصوصا حالا با این قیمت دلار :i

 

اگه قرار بود هرکسی بزرگترین غمش رو برداره و ببره تحویل بده، با دیدن غمهای دیگران آهسته غمش رو در جیبش میگذاشت و به خونه بر می گشت ...

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

 

امروزدختر۱۰ساله ای مادر شد....
امروز دختری در ماشین شیشه دودی با پسری همخواب شد....
امروز دختری در التماس چشمانش در چهار دیوار زن شد....
امروز مادری در مقابل چشمان پسر 3ساله اش با مردی همخواب شد....
امروز عشق دختر باکره را با اسکناس سبز سنجیدند....
...امروز دلم برای امروز گرفت....
نمیدانم دنیای شما کثیف است یا چشمان من فاحشه؟؟؟

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

جلسه خواستگاری

سر جلسه خواستگاری... بعد از نیم ساعت سکوت!

مادر داماد: ببخشین، کبریت دارین؟

خانواده عروس: کبریت؟! کبریت برای چی؟!

مادر داماد: والا پسرم می خواست سیگار بکشه...

خانواده عروس: پس داماد سیگاریه...؟!

مادر داماد: سیگاری که نه... والا مشروب خورده، بعد از مشروب سیگار می‌چسبه...

خانواده عروس: پس الکلی هم هست...؟!

مادر داماد: الکلی که نه... والا قمار بازی کرد، باخت! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره...

خانواده عروس: پس قمارم بازی می‌کنه...؟!

مادر داماد: آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن...

خانواده عروس: پس زندانم بوده...؟!

مادر داماد: زندان که نه... والا معتاد بوده، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن...

خانواده عروس: پس معتادم بوده...؟!

مادر داماد: آره... معتاد بود، بعد زنش لوش داد...

خانواده عروس: زنش؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

نتیجه: همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

 عزیزم : اسمت راروی قلبم حک کردم تاباورکنی که قلبم  

 فقط به خاطروجودنازنین توست که می تپد

                                                منبع:آرزویکا

بـی خیــــال اســــمـ هــــا
و حرفــــــ هــــا ..
" مـــ ن .. "
خلاصـــــهـ می شــوم در
"تـــــ و .. "همیــــ ـن ..!
                               
                                                                             

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

        
نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

چرا دست زن رو میبوسی؟

از مرد فرانسوی پرسیدند:
چرا دست زن رو میبوسی؟
پاسخ داد: چون زن محترم است و نیمه گمشده مرد را تکمیل میکند


مرد آلمانی به این سوال اینگونه پاسخ داد:
زن مقدس است چون میزاید و ادامه زندگی در اوست


و پاسخ مرد ایرانی:
بالاخره باید از یه جایی شروع کنم دیگه !!!

نوشته شده توسط آرزویکا در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

مجید خراطها

 

 

عکس های زیبای مجید خراطها

مجید خراطها

 

عکس مجید خراطها

Majid Kharatha

کارت پستال مجید خراطها

عکس های زیبای مجید خراطها

پس زمینه مجید خراطها

من عاشق صدای مجید خراطها هستم اگه روزی چندبار ترانه هاشو گوش ندم اعصابم به هم میریزه بدون آهنگهای قشنگش میمیرم .نمیتونم زندگی کنم.خوش به حا ل ما ایرونیا که چنین خواننده های با حالی داریم.همین الانم دارم ترانه هاشو گوش میدم.وعاشق ترانه آواره ومسافر هستم وروزی چند بار این آهنگ هاروگوش میدم.از همین جا به مجید عزیز میگم.خیلی دوستت دارم صداتو از ما دریغ نکن.

نوشته شده توسط آرزویکا در سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

  عمیق ترین درد زندگی دل بستن به کسی است که میدانی هرگز به اونمیرسی

 

 

خیال عاشقی مرا درآغوش گرفت وروزها مراباخود بردند.زمان گذشت واورفت بی صدا وبی دلیل.چشمانم بی اختیار گریستند.دردی جانکاه مرا در آغوش گرفت اما ندانستم کجای وجودم درد میکند.من امروز از سر ناخوشی ودلتنگی دانستم که دل بریدن به آسانی دل بستن نیست**

                                                                                                          

همه میگفتند
عاشقی یک شب است و پشیمانی هزارشب

اما اکنون من هزار شب است پشیمانم
که چرایک شب عاشقی نکردم

آری اشتباه من این بود که
هرجا دلم شکست

هرجا رنجیدم
دم نزده و لبخند زدم

همه خیال کردند درد ندارد
ضربه ها را محکم تر زندند

 

 

نوشته شده توسط آرزویکا در سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

محبت زيادے هميشه آدم ها را خراب مے کند،
گاهے آدم ها مے روند نه براي اينکه دليلے براے ماندن ندارند،
بلکه آنقدر کوچکند که تحمل حجم بالاے محبت تو را ندارند !

او که رفتنے است ، بگذار برود . . . چه باک


 

**عشق** 

(( با خود فکر میکنم ٬ اگر خدا عشق را نیافریده بود ٬ پس چه نیرویی اندیشه ها و قلبهایمان را به هم پیوند میزد؟ و چگونه شکوفه امید در خلوت شبانه و لحظات بی کسی ام می شکفت؟ عشق یعنی تو از نگاه من حرفهای بی صدای مرا بشنوی و من از سکوت تو فریادت را بشنوم . عشق یعنی من برای تو از هر چه دوست دارم بگذرم و تو برای من از هر چه دوست میداری بگذری . عشق یعنی نه من باشم نه تو ٬ عشق یعنی ما باشیم . ))

 

چه رسم جالبی است !!!

محبتت را میگذارند پای احتیاجت …

صداقتت را میگذارند پای سادگیت …

سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …

نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …

و وفاداریت را پای بی کسیت …

و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!!

آدمها آنقدر زود عوض می شوند …

آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی

و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است …

زیاد خوب نباش …


زیاد دم دست هم نباش …حکایت ما آدم ها …

حکایت کفشاییه که …

اگه جفت نباشند …هر کدومشون …

هر چقدر شیک باشند …

هر چقدر هم نو باشند

تا همیشه …

لنگه به لنگه اند …

کاش …

خدا وقتی آدم ها رو می آفرید …

جفت هر کس رو باهاش می آفرید …

تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها …

به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند…

زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …

آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …

زیاد که باشی ، زیادی می شوی …

اگر به من بگویی هشتاد بار دور دنیا بچرخ ...

میگویم :

هشتاد بار دور مادرم میچرخم چون مادرم دنیای من است

اشتباه اصلی ما در زندگی

هزاران کار غلطی نیست که انجام میدهیم،

بلکه هزاران کار درستی است که

برای اشخاص غلط انجام میدهیم

نوشته شده توسط آرزویکا در سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

به نظرتون آقایون به چه چیز افتخار میکنن؟

سرگرمی - مطالب خنده دار

{-98-}{-99-}{-98-}{-99-}{-98-}{-99-}{-98-}
{-103-}{-103-}{-103-}{-103-}{-103-}{-103-}{-103-}{-103-}

 

 

 

1.به جورابهایی که سال به سال رنگ شستشو نمیبینه وبوش تا یک کیلومتری میاد

 

2.نمره 12ریاضی سال اول ابتدایی شون (تنها نمره قبولی در سالهای تحصیلی!)

 

3.کشتن جوجه پسر همسایه(آخه هرچی خواهش کردن بهشون نداده بوده)

 

4.در رفتن از زیر کتک های مامان (چون خیلی چالاک بودن!!)

 

5.پونز گذاشتن روی صندلی معلم(آخه نمره نمیداده وبا درسش حال نمیکردن؟!)

 

6.خراب کردن اسباب بازی بچه فامیلشون(چون خیلی باهاش پز میداده!)

 

7.ضایع کردن یه دختره توکلاس دانشگاهشون(بعداباپنچری چرخ ماشینشون مواجه شدن!!!!)

 

8.اتاق شلوغتر از بازار شام!

 

9.لباسای چرکشون(بایه دوش ادکلن همه چی رو حل میکنن!)

 

10.به تیپشون!!!!!

 

11........خودتون بگید!به چی؟؟؟

نوشته شده توسط آرزویکا در سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      

نوشته شده توسط آرزویکا در سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:,
 لينك مطلب      


  • درباره وبلاگ
  • اخلاقم گنده؟؟ به خودم مربوطه!! . غرورم از حد گذشته ؟؟ به خودم مربوطه!! ... . تمام زندگیم خودخواهانه ست؟؟ زندگی خودمه!! . از عده ای متنفر شدم؟؟ به خودم مربوطه!! . دوس دارم تنها باشم؟؟ حسِ خودمه!! . دوباره عاشق شدم؟؟ دله خودمه!! . نگاهم به نگاهه اون دوخته ست؟؟ چشمای خودمه!! . از روابط فامیلیه الکی خوشم نمیاد؟؟ سلیقه ی خودمه!! . صدای خنده هام از حد عادی بلندتره؟؟ خوش حالی خودمه!! . با یه تلنگری به هق هق میفتم؟؟ دردِ خودمه!! . عده ای را به فراموشی سپردم؟؟ حافظه ی خودمه!! . دلم می خواد این جوری باشم!! مجبور به تحمل من نیستید!!!!!!!!!!!!! . راحتم بذارید ........ زندگیه خودمه......!!!!!!!!!!!! من آرزویکاهستم آدم بسیاربلندپروازوتنوع طلب. دائم درحال جنب وجوشم هیچ چیزی آرومم نمیکنه.ازتکرارویکنواختی بدم میاد.دوست دارم یه روزی به اوج برسم.ویه چیز دیگه من عاشق اسماعیل یکاخواننده ترکیه هستم.راستی من یه وبلاگ دیگه هم دارم به نامilkay20.blogfa.comحتمابهش سربزنید.
  • پیوندها
  • یک وبلاگ باحال
    ردیاب ماشین
    جلوپنجره اریو
    اریو زوتی z300
    جلو پنجره ایکس 60

    تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق نافرجام





  • نوشته پیشین
  • آرشیو موضوعی
  • نویسنده
  • جستجو
  • :جستجو در گوگل
     
    :جستجو در همین صفحه

     
  • آمارسایت
  • »افراد آنلاين:
    »تعداد بازديدها:
    »کاربر: Admin

  • کدهای شما

  • ورود اعضا:

    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

    خبرنامه وب سایت:





    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 17
    بازدید دیروز : 0
    بازدید هفته : 17
    بازدید ماه : 30
    بازدید کل : 27492
    تعداد مطالب : 21
    تعداد نظرات : 4
    تعداد آنلاین : 1



    Alternative content


    کدآمار

    آمار وبلاگ:

    بازدید امروز : 17
    بازدید دیروز : 0
    بازدید هفته : 17
    بازدید ماه : 30
    بازدید کل : 27492
    تعداد مطالب : 21
    تعداد نظرات : 4
    تعداد آنلاین : 1

    کدموس شروع کد تغییر شکل موس --> کدساعت

  • طراح قالب : قالبسرا
  • طراحي قالب توسط: قالبسرا

     
    POWERED BY
    LoxBlog.COM

    All Rights Reserved 2010 © by کپي برداري از مطالب وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز ميباشد hayatim.blogfa.com

    WEB DESINGER قالبسرا